نتایج جستجو برای عبارت :

وطنم، پاره‌ی تنم :| (الکی مثلا)

دل بکنم کجا روم؟طفل منم کجا روم؟جمع کنم بساط خویشاز وطنم کجا روم؟زاده‎ی این زمین منمحافظ سرزمین منمشادی‎ام از نشاط اوبا غم او غمین منمدل بکنم کجا روم؟ از وطنم کجا روم؟روح و روان من وطنصاحب جان من وطنواژه‎ی ناب نام اوستورد زبان من وطندل بکنم کجا روم؟از وطنم کجا روم؟پاره‎ی تن: وطن وطنمادر من: وطن وطنشعله‎ فکنده در دلمعشق کهن: وطن وطندل بکنم کجا روم؟ از وطنم کجا روم؟شمع وجود من وطنبود و نبود من وطنعنبر و عود من وطنخاک سجود من وطندل بکنم کج
وطنم،
پاره تنم،
ای خاک عالم بر سرم :|
با ریتم بخونید لطفا :)
یوزملنگ که کار نمیکنه
پارسی جو که فقط یه سری نتایج چرت میاره
دقیقا هدفتون از این مرورگرای داخلی چی بوده مهندسین عزیز (شاید خودمم جزشون باشم)
# هم اکنون صدای من رو از کره شمالی میشنوید
 پ.ن:
یکی به من بگه الکتریسته لباس،مو، پتو چجوری برطرف میشه؟
 
دانلود آهنگ جدید محمود تمیزی به نام وطنم ایران
متن آهنگ جدید وطنم ایران - محمود تمیزی
Скачать новую песнюMahmoud Tamizi Vatanam Iran
Текст песни Vatanam Iran Mahmoud Tamizi
وطنم ایرانРодина Ирана
ای سرافراز ای همیشه سربلند و جاودانهВсегда гордый и вечный
ای سراسر عشق و هستی

ادامه مطلب
 صرف فعل گیلکی وؤسۊسن/ فارسی پاره شدن
 
¤ ماضی ساده (پاره شد) » وؤسۊس /vosus/
 ---------------------------------
 ¤ ماضی نقلی (پاره شده) » وؤسۊسه
 ---------------------------------
 ¤ ماضی بعید (پاره شده بۊد) » وؤسۊسه بؤ
 ---------------------------------
¤ ماضی ملموس (داشت پاره می‌شد) » وؤسۊسه دؤبؤ
 ---------------------------------
¤ مضارع ملموس (داره پاره می‌شه) » وؤسۊسه دره
  ---------------------------------
¤ مضارع اخباری (پاره می‌شه) » وؤسنه /vosənə/
 ---------------------------------
¤ مضارع التزامی (پاره بشه) » وؤسه
کتاب با دست من گلوی کسی را بریده اندشاعر: حامد ابراهیم پور

باران به روی پنجره هاشور می زندباران گرفته است و دلم شور می زنددر حسرت نوشتن یک شعر تازه امبگذار تا به حرف بیاید این جنازه اماز خواب های یخ زده بیرون بکش مرااز این تن ملخ زده بیرون بوش مرادر خاک، تکه های تن مرا نشان بدهبا خود مرا ببر، وطنم را نشان بدهنگذار راه آمدنم را عوض کنندنگذار نقشه ها وطنم را عوض کنندنگذار تا اسیر شوم زیر پیله ام بی آبرو شوند زنان قبیله امنگذار دین، هراس بریز
و تو چه میدانی که در برابرت چه اتفاق هایی رخ خواهد داد!
دیشب خنده و کیک 'ز'... و امشب اشک و گریه هایش
روزی افسردگی مهاجرت... و سال ها بعد آرامش یافتنم در همانجا و خو گرفتنم با آنجا(مهاجرت با خانواده ام) 
روزی شهری که ورود به آنجا برایم طعمی تلخ دارد... و مدت ها بعد همان شهر که می شود سودای سرم(مهاجرت تحصیلیم) 
روزی زندگی بی غم و در آسایش در وطنم... و سال های عادت نکردنم به دوری از وطن و دوباره الان، من، که هنوز هم تشنه خاک وطنم (مهاجرتی در نوجوانیم) 
روز
وقتی میگی کشورمو دوست دارم حست نسبت بهش میشه خونه،خونه‌ای که مطمئنی صاحب داره... بعد هم تو و همه‌ی دیگه میشید خواهر و برادر، خواهر و برادرها (در یک خانواده‌ی سالم) حتی اگه با نظرات پدرشون جور نباشن حتی اگه قوانین حاکم به خونه را یکی درمیون قبول داشته باشن حتی اگه سلایق همدیگه را نپسندند و گاهی جنگ و دعوا هم داشته باشن حتی اگه ...اما می‌دونند که وقتی خانواده تو شرایط سخت و پر استرس قرار داره باید کنار هم باشند کینه‌های گذشته را بذارن واسه بعد
وقتی میگی کشورمو دوست دارم حست نسبت بهش میشه خونه،خونه‌ای که مطمئنی صاحب داره... بعد هم تو و همه‌ی دیگه میشید خواهر و برادر، خواهر و برادرها (در یک خانواده‌ی سالم) حتی اگه با نظرات پدرشون جور نباشن حتی اگه قوانین حاکم به خونه را یکی درمیون قبول داشته باشن حتی اگه سلایق همدیگه را نپسندند و گاهی جنگ و دعوا هم داشته باشن حتی اگه ...اما می‌دونند که وقتی خانواده تو شرایط سخت و پر استرس قرار داره باید کنار هم باشند کینه‌های گذشته را بذارن واسه بعد
با سلام حضور سروران و بزرگان بازدید کننده ی این رسانه , امیدوارم مطالب مندرج در وب سایت اسفاد وطنم  , مورد علاقه و پسند شما قرار گرفته باشد . هرچند که فعالیت در فضای مجازی و تهیه مطالب کاری سخت و وقت گیر می باشد امیدوارم بتوانم ادامه دهنده این راه باشم .
کلیه مطالب تهیه شده در وب سایت اسفاد وطنم مطالبی برگرفته از واقعیت و اتفاقاتی از  پیشینه حقیر و در  رخداد حال می باشد . و مطالبی از زبان حیوانات و گیاهان  وداستانهایی خیالی , اشعار و  مطالبی با
تاجکستان وطنم، جان وطنم، جان و تنم،
نمکت زهر شود بی غم تو در بدنم.
شود آب این دل و خاک این تن من در غم تو،
بی تو آبی بخورم، خاک شود در دهنم.
ساز دریات نوازش بکند گوش مرا،
دل اگر از تو کنم، رشتة دل را بکَنم.
نکند مهر دلم، تا نکند رشتة عمر
تار و پودم بکَند، رشتة مهرت بتنم.
کوه گهواره و هر سنگ تو بالشت من است،
همچو عطری ببرم بوی ترا در کفنم.
مهر تو گشته روان در رگ و شریان من است،
مهر تو هیچ نگنجد به دل و در سخنم
آقا دقت کردین قبلنا آهنگا در همه حال خوش بوده؟ 
مثلا طرف بهش خیانت شده یه جوری میخونه منم عکساشو پاره کردممم نامه هاشو پاره کردممم
آدمای خوشی بودن کلا
 
نمیدونم اولین جلسه بود یا از اولین جلساتی که دهم بودیم معلم زیست اومده بود سر کلاسمون
داشت حرف میزد میگفت:
در بدن من جانوررررر
عزیزم❤ خیلی دوست داشتنیه
 
آقا یه برنامه پیشنهاد کنم؟ nature sounds ای که تو بازار هست انقده خووبه گوش کنید
تصور کنید رفتید تو بانک هنگام نشستن شلوارتون پاره بشه :دی
تو دانشگاه باشی یه قدم بلند برداری شلوارت پاره بشه :دی
تصور کن تو دانشگاه رفتی پشت تابلو یهو ماژیک یا خودکارت بیفته خم بشی برداری شلورات پاره بشه :دی
تصور کن وسط خیابون خم بشی چیزی برداری شلوارت پاره بشه :دی
نخند فاجعست خو پای آبرو وحیثت وسطه .
راستی توی اینجور موقعیتا چیکار میشه کرد؟ چطور باس جمع و جورش کرد؟ اصلا میشه ؟ چطور باس راه بریم :دی
خخخخ نظرتونو بگید :دی
در سراسر جهان، کاندوم‌های مردانه یکی از بهترین و البته ارزان قیمت‌ترین روش‌های پیشگیری از بارداری محسوب می‌شوند. شما می‌توانید از هر داروخانه محلی یا آنلاینی کاندوم سفارش بدهید و از بارداری و بیماری‌ها و عفونت‌های قابل انتقال از طریق روابط جنسی، پیشگیری کنید. اما کاندوم‌ها تنها تا زمانی سودمند و کاربردی هستند که پاره نشوند! در این مقاله قصد داریم چند دلیل پاره شدن کاندوم مردانه و نشانه‌های پاره شدن کاندوم را به شما معرفی کنیم.
متاسف
به ددلاین تحویل کارهای پژوهشیم نزدیک میشم و خیلی از کارها مونده. امروز برای یکی از کارها با شین صحبت می‌کردم. پذیرشش را برای دکترا گرفته و چند ماه دیگر می‌رود نیوزلند. چند روز پیش که با سین صحبت می‌کردیم، می‌گفت او هم دیگر دلش نمی‌خواهد برود. از جمع‌گرایی شرقی و ریشه دوانده شدنش در هویت و وجودمان می‌گفت و فردگرایی غربی. از تجربه‌های سخت مهاجرت و رفتن دوستانم می‌گفتم و او از پاره پاره شدن‌ها بعد از رفتن. امروز که صحبتم با شین تمام شد، ف
روزی که وطن جسم می شود....
روزی که وطن پاره پاره تن می شود.....
روزی که وطن پاره ی جگر می شود....
آن روز پاسدار شناخته می شود....
آن روز عامه مردم احساس امنیت می کند....
و آن روز بچه های ریز و درشت ، دختر و پسر آرام می خوابند....
و ....
امروز روز تولد اسوه ی همه پاسداران جهان است...
از گاندی تا ماندالا تا ... باکری و همت .... تا شهریاری ... تا قاسم سلیمانی ....
امروز روز حسین ع پسر رسول خدا، پیامبر گرامی اسلام است.
....
به قول قرآن کریم:
الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَج
به ددلاین تحویل کارهای پژوهشیم نزدیک میشم و خیلی از کارها مونده. امروز برای یکی از کارها با شین صحبت می‌کردم. پذیرشش را برای دکترا گرفته و چند ماه دیگر می‌رود نیوزلند. چند روز پیش که با سین صحبت می‌کردیم، می‌گفت او هم دیگر دلش نمی‌خواهد برود. از جمع‌گرایی شرقی و ریشه دوانده شدنش در هویت و وجودمان می‌گفت و فردگرایی غربی. از تجربه‌های سخت مهاجرت و رفتن دوستانم می‌گفتم و او از پاره پاره شدن‌ها بعد از رفتن. امروز که صحبتم با شین تمام شد، ف
عالم امروز پر از ماتم و رنج و محن است
گرد غم بر سر هر محفل و هر انجمن است
این چه شور است که بر پا شده در ارض و سماء
این چه سوز است که در سینه هر مرد و زن است
بانگ وفریاد به گوش آید از افلاک مگر
رحلت ختم رسولان و عزای حسن است
 
 
تشنه ی قطره‌ای از کوثر جام حسنیم
                                                    همه محتاج عنایات مدام حسنیم
به خدا شیعه و مأموم حسن بود حسین
                                                    ما غلامی ز غلامان غلام حسنیم
صلح او حافظ فت
 
 
 هر انسانی را قلعه‌ی امنی است... هان! زنهار که از قلعه بیرون نیایی‌که سگی نیمه‌جان هم تواند پاره پاره‌ات کند...
...
امّا چاره‌ای نیست در هر حال این را بگویی که رهزن شیّاد دغلباز نفوذ و فریب داند:‌
اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید...
پالاز این‌ها که سن و سالی ازشان گذشته، ثابت کرده‌اند که چیزی  نیستند و به دردی هم نمی‌خورند؛اما بچه‌ها...بچه‌ها برای من خی‌لی اهمیت دارند.من فقط دلم نمی‌خواهد که یک قطره خون از دماغ یک بچه بریزد‌.می‌فهمی؟حالا بگذار بزرگ‌ها هم‌دیگر را پاره پاره کنند.من دیگر اهمیتی نمی‌دهم.
/آتش بدون دود_نادرابراهیمی/
 ✍سگ من باش و چون سگان بانگ کن! شبلی عارف معروف به مسجدی رفت که دو رکعت نماز بخواند. در آن مسجد کودکان درس می خواندند و وقت نان خوردن کودکان بود. دو کودک نزدیک شبلی نشسته بودند.یکی پسر ثروتمندی بود و دیگری پسر فقیری. در زنبیل پسر ثروتمند پاره ای حلوا بود و در زنبیل پسر فقیر نان خشک. پسر فقیر از او حلوا میخواست.آن کودک می گفت: اگر خواهی که پاره ای حلوا به تو دهم، سگ من باش و چون سگان بانگ کن.آن بیچاره بانگ سگ کرد و پسر ثروتمند پاره ای حلوا بدو می داد
الله اکبر...!
الله اکبر....!
صدای اذان را میشنوی؟‌خدا با تو سخن میگوید...
خدایا حافظ وطنم ، مردمانش ،سربازانش ،سردارانش باش.... :)
رهبرم... !
خدایا.... 
سردارم جایگاه ابدیت تو در قلبِ ماست‌‌....حاج قاسم، سلیمانی های دیگری هستند که دارند انتقام خونت را میگیرند....!! تو آرام بخواب سردار خیالت راااااااحت ....❤️ #انتقام_سخت ✌️✌️✌️✌️✌️✌️✌️
ما را رها کنید در این رنج بی‌حساب
با قلب پاره پاره و، با سینه‌ای‌ کباب
عمری‌ گذشت در غم هجران روی‌ دوست
مرغم درون آتش و، ماهی‌ بُرونِ آب

حالی‌ نشد نصیبم از این رنج و زندگی‌
پیری‌ رسید غرق بطالت، پس از شباب

از درس و بحث مدرسه‌ام حاصلی‌ نشد
کی‌ می‌توان رشید به دریا ازین سراب؟

هرچه فرا گرفتم و، هرچه ورق زدم
چیزی‌ نبود غیر حجابی‌ پس از حجاب

هان ای‌ عزیز! فصل جوانی‌ بهوش باش!
در پیری‌ از تو، هیچ نیاید بغیر خواب

این جاهِلان که دعوی‌ ارشا
علائم پاره شدن پرده بکارت چیست؟
از علائم پاره شدن پرده بکارت می‌توان به درد و خونریزی و احساس درد و سوزش اشاره کرد. در صورتی که پرده بکارت پاره شده باشد، امکان ترمیم آن با روش‌های مختلف وجود دارد.

ستاره | سرویس سلامت - بررسی نشانه‌ها و علائم پاره شدن پرده بکارت برای افرادی که به تازگی ازدواج کرده یا اولین رابطه جنسی را تجربه کرده اند یک دغدغه است. البته عوامل دیگری مانند تصادف‌ها، عمل‌های سنگین و ... نیز وجود دارد که می‌تواند به پرده بکارت
مدتی است که شغل جدیدی برای بسیاری از هموطنان ایجاد شده. قبل ها از ترس
گربه نمیشد آشغال گذاشت بیرون و آمدند برای اینکه گربه ها آشغالها را پاره
نکنند محفظه های سیمی درست کردند. الان از دست جستجوگران گنج داخل آشغالها
نمیشه آشغال گذاشت. تعدادشان هم آنقدر زیاد است که برای هر کوچه چند نفر
همیشه در حال کمین هستند. وقتی آشغال را می بریم که بذاریم، حتی اجازه نمی
دهند آشغال به سطل برسد و از دست آدم گرفته و پاره پاره اش میکنند.
بهرحال این هم از سهم آنه
یه کامپتیشن جذاب دیدم روی سایت kaggle، سریع فرستادم واسه بچه‌های آزمایشگاه ایران که اگر دوست داشتن روش کار کنن. بعد نشستم قوانینشو خوندم و دیدم نوشته ساکنین ایران، کوبا، سوریه، کره ی شمالی، کریمه و سودان حق شرکت ندارن.
سریعا پستمو از تو گروه بچه‌ها پاک کردم و بعد نشستم غصه خوردم. به حال خودمون که همه چیز برامون ممنوعه. یا از طرف حکومت ایران، یا از طرف سایر کشورها که می‌خوان حکومت ایرانو تحت فشار بذارن. نمی‌فهمم چرا همه‌ی فشارا به جای حکومت د
به حضرت رقیه، ناله هیچ طفلی در نیاد... ▪️به حنجر تیر خورده علی اصغر، همه دردها درمان‌ شه...▪️به بدن پاره‌ پاره علی اکبر، هیچ پدر و مادری داغ فرزند نبینه...▪️به ناامیدی ابوالفضل، هیچ امیدی در این روزها ناامید نشه... ▪️به غنچه زیبا قاسم، هیچ جوانی ناکام نشه...▪️به لب عطشان حسین، همه حاجت به خیر روا بشن....▪️به اسیری اهل بیت حسین، هیچکی سر دو راهی نمونن جز بین الحرمین..آمین یارب العالمین...
 
 
 
 
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
قاسم سلیمانی تا که بر جسم علی رهبرِ ما جان باشد
تا که ایران وطنم مهد دلیران باشد
تا که راه من و تو در ره قرآن باشد
دشمنِ کشورمان گرچه فراوان باشد
ما به شمشیر خدا با همه شان می جنگیم
راه را بر همهُ قوم دغا می بندیم
________⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ادامه مطلب
 
یه سری مشکل و درگیری دارم این روزا، برا اروم شدن دل هممون پلاس اعصاب خط خطیمون ممنون میشم دعا کنید:دی
دلم اتفاق خوب میخواد،
مثلا سیستمای دانشگاه یه هفته خرااب شن راحت شیم
یا بستنی شکلاتی خصوصا اون قیفیایی که نزدیک حرم امام رضا(ع) شبا بعد افطار تو سرما میخوردم
یا پیتزا پر پنیر
یا مثلا کادو بگیرم
یا مثلا ازین کیکایی اینستا نشون میده برش میدن از وسطش یه عالمه شکلات روون میشه ازونا بخورم
مثلا هوا خنک و بهاری بشه
یا مثلا کادو بگیرم.. خب میدونم گف
یه تشکر ویژه مختص مربی ای که هیچ وقت دوره اش تمام نمی شود... 
مردی که از فرماندهان جبهه مقاومت و مردان جنگی وطنم... 
و آرامش خلیج فارسمان را مدیون همت اوییم...
سلام و درود بر تو ای شهید...

وای اگر نگاه چپ کند دشمن بر وطن...
آنگاه برما شهادت واجب می شود... 
نمیدونم چه مرگمه
افسار پاره کردم
چرت و جمله ی قصار نمیگمآ
به معنی واقعی کلمه افسار پاره کردم
خشم و عصبانیت داره توم غوغا میکنه
کلا رد دادم
کاش حساب و کتابی نباشه و با مرگ همه چی تموم شه 
یه هیچ مطلق
در اون صورت کاش بمیرم
دلم عدم ه کان لم یکن میخواد
‌برم یه جایی که خودم باهام نباشه
از این خوده لعنتی بیشتر از همه چی رنجورم
سلام وخسته نباشید خدمت خانواده برتری ها
من دانشجوی روانشناسی هستم و به شدت دوست دارم یک کار پاره وقت داشته باشم، البته خانواده م مخالف بودن و برای همین هر شغلی رو انتخاب میکردم یه عیبی میذاشتن روش و سرخورده میشدم ، مثلا یک کار در فروشگاه انتخاب میکردم میگفتن دختر نباید فروشندگی کنه، یا تو باید اگه کارفرمات گفت فروشگاه رو طی بکشی ها!
خلاصه دیگه اعتماد به نفس قبلم رو ندارم که هر کاری رو برم، ولی حتما کار میخوام، نظر شما چیه؟، چه شغل پاره وقت م
صدا ذهنم را خراش می دهد اصلا از صدای ترمز قطار بدم می آید، نه خوشم می آید اصلا هردو چون از یک طرف ذهنم را پاره پاره می کند و از طرف دیگر صدای رسیدن است آهسته آهسته قطار می ایستد از این لحضه که همه بلند می شوند و شلوغی هم بدم می آید انگار با سرنگ استرس را وارد بدن می کنند
ادامه مطلب
فعلا پروکسی فعال وجود نداره ؛
 
یا اگرم هست ، مراکز آموزشی ، دولتی ، حکومتی و سازمانی دارند !
 
مردم هیچگونه دسترسی به نت خارج ایران ندارند !
 
وطنم پاره تنم
 
پ.ن : البته من پروکسی دارم یکی بهم داده (مال ی مرکزیه ک ...) که باهاش کارامو میکنم ، قسمم داده به کسی ندم
 
----
 
اونایی که پروکسی میخان کلمه " آگهی قرمز " رو کامنت بزارن (آدرس وبلاگ بیانشون رو درج کنند ) ،
اگه پیدا کردم بهتون خصوصی بفرستم :دی
 
البته بعید میدونم پیدا بشه :) 
اگر تلاش‌های بدن برای جنگیدن با فشار روانی بی نتیجه بماند و فشار روانی ادامه یابد، فرد وارد مرحله فرسودگی می‌شود.بدن در این مرحله پاره‌پاره می‌شود؛یعنی شخص در حالت فرسودگی فرو می‌رود و در برابر امراض و بیماری‌ها آسیب‌پذیر می‌شود. در مرحله‌ی فرسودگی گاهی صدمات جدی و جبران ناپذیری به بدن وارد می‌شود که ممکن است مرگ را به دنبال داشته باشد.
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران‌‌قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان
کم رفت و آمدی می‌گذشت.
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسربچه پاره آجری به سمت
او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع
پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او
را به سختی تنبیه کند..
 
 
 
 
ادامه مطلب
 
تعداد ۵۰۰۰ کیسه جامبوبگ کف پاره مناسب برای دوخت مجدد با حدود قیمت هر عدد ۸۰۰۰ تومان بفروش میرسد، محل تحویل بندرعباس می باشد.
 
 
کیسه جامبوبگ کف پاره
کیسه جامبوبک کف (ته) پاره عموما در هنگام تخلیه بار پاره یا تیغ خورده‌اند و اینگونه جامبوبگ ها را می شود دوباره دوخت و به عنوان جامبوبگ دست دوم مجدد مورد استفاده قرار داد.
در کیسه جامبوبک کف (ته) پاره یک لایه بیشتر گونی در محل پارگی دوخته می شود، که همین امر سبب می شوند این مدل جامبوبگ نیز به چرخ
چشم نزنم دارم تراکتوری می خونم
هرچند از چند جهت پاره شدم ولی دارم درو می کنم درسا رو
پی نوشت 1:البته نه در اون حد هاااا که همه رو تمیز درو کنم
شلخته درو می کنم که چیزی هم گیر خوشه چین ها بیاد
همین سر و گردن و فیزیو و بیو و نورو رو تا یه حدی جمع کنم تو یه هفته هنر کردم

پی نوشت2:یه دختر پسره م میز کناریمن مثلا اومدن درس بخونن(ارواح عمه شون)
رو میزشون به اندازه یه رستوران یا کافه رفتن ما خوراکی هست :/
هی این به اون تعارف می کنه
هی اون به این تعارف می کنه
باید بنویسم. از این روزها که هم آرامند و هم غمگین. باید بنویسم از تو؛ که هم هستی و هم نیستی. از من که دو پاره شده است. پاره‌ای که دندان صبر بر جگر گرفته و دیگری که شوریده است. باید بنویسم که شاید از بار اندوهی که بر قلبم فشرده می‌شود چیزی در این نوشته‌ها جا بگذارم و بگذرم. باید بنویسم که این زمزمه هراس انگیز «ترسم که بمیرم، ترسم که بمیرم از این اندوه» در سرم کمتر تکرار شود. باید بنویسم و نمی‌دانم از کجای این رنج بگویم؛ که چراها سرگردانم کرده‌ا
دانلود آهنگ جدید امید آریا پرشیا
دانلود آهنگ امید آریا به نام پرشیا کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده پرشیا با صدای امید آریا از جوان ریمیکس
Download New Music Omid Aria – Persia

آهنگ جدید امید آریا منتشر شد.
جدیدترین ساخته امید آریا، پرشیا نام دارد.
امیدوارم موزیک دارای کیفیت بالایی باشد.
با آرزوی بهترین ها برای این خواننده.
متن آهنگ پرشیا از امید آریا
چو ایران نباشد تن من مباد
وجرخا ونما نیذالهیا ای
ج
پاره شدن تسمه تایم بیشتر در حال حرکت مخصوصا در جاده رخ می دهد! پس اگر در حال حرکت ماشین خاموش شد به هیچ عنوان مجددا استارت نزنید! با یه حرکت ساده می تونید بفهمید تسمه پاره شده یا نه و از چند میلیون تومان خسارت به موتور در هنگام استارت زدن جلوگیری کنید! اگر این اتفاق افتاد به هیچ عنوان استارت نزنید! ماشین رو بذارید دنده یک و هُل بدید، اگه ماشین توو دنده بود و حرکت کرد تسمه پاره شده و باید یدک کش خبر کنید و به تعمیرگاه ببرید و اگر ماشین حرکت نکرد ی
دلم برای اینجا تنگ است دلم برای وبلاگها تنگ است دلم برای خاطرات روزانه آدمهای معمولی تنگ است دلم برای روزمرگی روزهای خوب وطنم تنگ است. دلم برای شادی های از ته دل بدون نگرانی تنگ است. 
بهار است و باید از ته دل نفس کشید از ته دل خندید از ته دل شاد بود نه که نشودها ولی خیلی سخت شده است خیلی سخت‌تر از قبل. یه روز میشینم تصمیم میگیرم که سعی کنم حواسم به همین اتفاقات روزمره دور و برم باشه تا چند روز حواسم هست و باز بعد دو روز حواسم میرود پی حقوق و اجار
پست فطرت هایی هستن که میلیارد میلیارد اختلاس میکنن اونوقت باید تو این ساعت شب صدای دعوای راننده ماشین شهرداری با مرد موتورسواری رو بشنویم که تو این سرما اومده کیسه زباله ها رو پاره میکنه تا لاش چیزی پیدا کنه.باهم درگیر میشن که پاره نکن کیسه ها رو،که حق داره، قبول نمیکنه چون نداره سیر کنه شکم خانواده رو که اینم از رو بدبختی ِ نه بدذاتی‌.خدایا...‌نمیشه تو دنیا خوشحال بود وقتی هنوز حال همه مردم خوب نیست
هر آدمی یه موقع وا میده... نه اینکه همه اش محیط هولش میده. خودش دیگه نمیتونه متفاوت بودن تحمل کنه. ایا گناه آخرین سربازی با وجود دیدن فداکاری تمام دوستانش باز شمشیرش رو بنداز پایین قابل بخششه؟
دارم وا میرم ... چیزی که در پس سالها من رو من کرد داره آب میشه. دردی تا مغز استخوان روحم را پاره پاره میکنه.
کاش یکی که قبولش داشتم بهم میگفتم که چشمه؟
درد نابودیه؟ یا درد یک تولد؟
نمیدانم چرا همیشه با خودم در جنگم. جنگی میان خون و آتش. مگر جنگ بی قربانی میشه
آیسون – پاره پاره
دانلود آهنگ آیسون به نام پاره پاره
Aysun – Parə Parə

 
 
دانلودآهنگ آیسون به نام پاره پاره
****    ****     ****
دانلود جدیدترین آهنگ های فارسی و ترکی
آهنگ آیسون به نام پاره پاره
****    ****     ****
متن آهنگ پاره پاره از آیسون
اُ سن ووران یاره منی اتدی پاره پاره منی سوگی بیرینی دلی الییب گوسترین ایشاره منی
اُ سن ووران یاره منی اتدی پاره پاره منی سوگی بیرینی دلی الییب گوسترین ایشاره منی
**** 
بیز اله بیر عشق یاشادیخ ناغیل لار دا دا او
می گویند خاک غم را سرد میکند... خاک سردی می آورد.اما مگر خاک ایران خاک است که خاصیت سرد کنندگی داشته باشد؟؟؟خاک ما ترکیبی است از خون و پاره های جگر داغداران پوشیده بر زخم های اندرون.با پاره های جگر مردم سرزمینم سرد شوم یا بر زخم های دل رهبرم آرام گیرم؟اصلا چرا باید سرد شوم؟ چرا نباید اشک بریزم؟ چرا. نباید از بار این درد سنگین بمیرم؟بر زخم هایم مباد که پینه ببندد.بر خون دلم مباد که د´لمه بزند.زخم هایم باید همیشه تازه بماند و خونم ابد در جریان... ت
کتاب خرخروی عرعرو هم پاره شد... توسط علی... اونم ساعت یک نصفه شب...
درحالی که پسرک کتاب رو آورده بود توی رختخواب تا براش بخونم، یهو به سرش زد که ببینه چطور میشه اگه این طرف صفحه رو بگیره بکشه و به اونور صفحه نزدیکش کنه!! که ناگهان برگه ی کتاب پاره شد. و علی با تعجب نگاهش کرد.
 گفتم پسرم! کتابت رو پاره نکن، خراب میشه ها!!! نگاهی به من کرد و بعد انگار که یهو یه چیزی یادش اومده باشه، زد زیر گریه!! حدود دودقیقه گریه کرد، بعد دوباره کتاب رو برداشت و صفحه ی بع
مخروط یکی از گونه‌های هرم است که قاعدهٔ آن دایره است.
یک مخروط یک شکل هندسی سه‌بُعدی است که از پایهٔ تختش (سطح مقطع مخروط) به آرامی یا به سرعت (به سطح قاعده و ارتفاع بستگی دارد) تا راس باریک می‌شود.
 
                                    
                                                             
 
بخش های مخروطی نام اشکالی است که ابتدا باید چند تعریف زیر را یاد گرفت :
صفحه مخروطی : دو پاره خط قاطع در فضا را در نظر بگیرید . حال اگر یک پاره خط از آن دو حول پاره خ
بسم الله الرحمن الرحیمهدیه های شعبانیه (16گاهی وقت‌ها بعضی از آدم‌ها را باید به شیوه‌ای خاص آگاه کرد. اپاره آجرروزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران‌قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت.
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسربچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.
مرد پایش را روی ترمز گذاشت، سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سخ
بچه‌ها را سپردم به مادرم و آمده‌ام به کتابخانه نزدیک منزل. وقتی بچه داشته باشی آن هم دو تا، همه زندگی‌ات خلاصه می‌شود در بچه‌داری. تقریبا به هیچ کار دیگری نمی‌رسی و همه‌ی آن کارهای دیگر که قبلاً آزادانه انجامش می‌دادی تبدیل می‌شود به یک رویا. رویای خواندن یک صفحه از کتابی که خوشدلانه خریده‌ای تا وسط رسیدگی به بچه‌ها بخوانی. کار بچه‌ها تمام وقت است و اگر ساعتی آسوده‌ات بگذارند باید بخوابی! خواب که اگر پاره پاره به بدنت نرسانی از هم می
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
آیسون پاره پاره
دانلود آهنگ ترکی آیسون به نام پاره پاره
Aysun – Parə Parə
دانلود آهنگ ترکی آیسون به نام پاره پاره
دانلود آهنگ با دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰
متن آهنگ ترکی آیسون به نام پاره پاره

.:( دانلود تمامی آهنگ های کنعان مهراب زاده ):.

کانال تلگرامی مشگین موزیک
https://t.me/meshginmusic
دانلود آهنگ جدید تورکی از سایت مشگین موزیک

.:( صفحه اصلی سایت ):.
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
زن ها قلب خانه اند .. 
زن ها اگر شاد باشند قلب خانه می تپد ...
 زن ها اگر موهایشان را شکل دهند، اگر صورتشان را آرایش کنند، اگر لباسهای شاد بپوشند زندگی در خانه جریان پیدا می کند.
زن ها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند، اگر شوخی کنند، بخندند، همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند.
اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد، اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد، تمام اهل خانه را به غم کشیده است.
آری زن بودن دشوار است، خدا
انگار کن که شب، در ظلمت دریا، در میانه آب، تخته پاره‌ایست بر موج.
کجاست و به کجا می‌رود؟ نمی‌‌داند. 
ایستادن و ماندن و فهمیدن هم نمی‌تواند که توان و اختیار ندارد. که بی‌معنی است در آب یک جا ماندن، که می‌برد تو را به هر کجا که خواهد...
آن تخته پاره، منم. گیج و گنگ و منگ. پریشان و گم‌شده و غرق.
نه به این سویم نه به آن سو. و نه توان ماندن دارم در میان این دو سو.
طوفان است و گرداب و شب و وحشت.
خورشید را در کجا جست‌وجو کنم؟
این شب چرا سحر نمی‌شود؟
لطف حق داد به ما حضرت قاآنی را
.
در میان دو جهان غیر شهیدان حسین
چه کسی درک کند مردن عرفانی را؟
.
خون قاسم که زمین ریخت، فرو می بلعید
هیبت و قدرت آن دولت شیطانی را
.
باتلاقی است که جز دولت منفور ترامپ
عاقبت می شکند کعبه عبرانی را
.
رهبر کفر جهانی که به مستی خفتی!
خیز و بشنو سخن ملت قرآنی را:
.
ضربه ای سوی تو آید که فراموش کنی
چهره رافت اسلامی انسانی را
.
دشمنان وطنم باز همه می بینند
انتقام و غضب خاسته از وحدت ایرانی را
.
بابِ قاسم که شود ساخته در صحن
ببین عزیزم؛ تو واسه من تموم شده ای.
برا من تموم شدی تو. دیگه وجود نداری.
برام مهم نیست. خوشحالم ازین بابت. ۹۰ درصد مردای سن بالا ازینا هستن که اگه یه دخترو بشناسن که عکسای لختی مثلا از خودش میزاره یا رفته کانادا جایی بدو بدو میرن تو اینستا فالوش میکنن بعد ک.ص لیسی شم میکنن. که یه پیزی هم یه روزی ازون دختر به اینا بماسه.
چقدر تاپاله هستید شماها.
سن بالا ها شما باشید وای بحال جوونا.
بچه بنظرتون یه پسر خجالتی میتونه یه وست پسر خوب باشه؟
بنظر من اولین
 
 
مثلا با حال خوب بیدارشی وروزتو شروع کنی.
 
قطعه مورد علاقتو گوش کنی.
 
روی نیمکت دلخواهت توی پارک بشینی چشماتو ببندی وعطر پاییزو نفس بکشی .
 
ورزش کنی و مردمو دوست داشته باشی...
 
مثلا توی پیاده رو از دختربچه غریبه عکس بگیری ودلت بره برای لبخند ونگاهش ...ببوسیش.
 
و قطعه مورد علاقتو گوش کنی.
 
به هوای خرید گل نرگس بری گل فروشی ولی چشمت خیره کاکتوسا بشه...
 
مثلا آشپزی کنی و دست پختتو دوست داشته باشی  .
 
غروب پیاده روی کنی و با حوصله  از  دست فروش
به نام خدا.
هیچوقت از اینکه دیگران نوشته هایم را بخوانند خوشحال نمیشدم. اصلا از تکنولوژی هیچوقت خوشحال نمیشوم که مثلا بخواهم نوشته برای دیگران بفرستم یا هر چیز دیگری. اما به قول یکی از دوستان دوره غارنشینی تمام شده و ما نسل دیگری از انسان ها هستیم که جز خوردن و خوابیدن نیاز مبرمی به پاره ای از ارتباطات اجتماعی هم داریم. و البته من وبلاگ نویسی را از بین تمام شبکه های مجازی مطمئن تر و سنگین تر میدانم. 
در هر صورت امیدوارم شوق این نوشتن ادامه پید
دلت به رحم نمی آید زمین ؟ سرد است هوا ...
هنوز قلب ِ زخمی کودکان کرمانشاهی التیام نیافته است ...
هنوز خیلی هایشان ازترس مدام از خواب می پرند ... از خواب می پرند ... از خواب می پرند ...
دلت به رحم نمی آید ؟ 
باران می بارد...
شادی عید و باران را زهر نکن به کاممان ...
ما خیلی خسته تر از آنیم که تو فکر می کنی ...
دلت تا همیشه آرام زمین ..
+
امشب، شب ِمیلاد پیامبر رحمت ، باران بارید ...
درست همان لحظه ای که زیر باران تند ِ حرم حضرت عبدالعظیم ایستاده بودم و دعا می کر
رسیدم به آهنگ ستاره حامی 
خیلی وصف حال ماست!
 
تو با این لب های بسته
تو با این دل شکسته
تو با این بغض قدیمی 
که پر و بالتو بسته
چرا می خندی ستاره چرا می خندی ستاره
تو با این سینه ی داغون 
تو با این فال پریشون
تو با این زخمای رنگی
توی این شام غریبون
چرا می خندی ستاره چرا می خندی ستاره
از نگاه این شب خیس 
دل چرا نمی کنی تو
تن چرا به این سیاهی
بی گلایه می زنی تو
دل چرا نمی کنی تو
از نگاه این شب خیس
بی گلایه جون سپردن 
آخه اسمش زندگی نیست
این شب خسته و تا
مانند دماوندایستاده ای، محکم و استوار..خاموش...اما هنوز آتشفشانایستاده ای و نظاره میکنی تنهایی ما راهفت سین بی سردار ما راسید مدافعان حرمکجای زینبیه ایستاده ای؟مدفون آرام شبانهکجای فاطمیه گریه می کنی؟پاره پاره تن، خونین بدن، روضه خوان دست و انگشترکجای حسینیه سینه میزنی؟دلیل تازه تر انتظاربه ما بگوکجای مهدیه ایستاده ایم؟چقدر فاصله داریم تا رجعتت؟
      ( ذهن مبتلا ).روزها فکر من این است همه شب این سخنمکه گرفتار بلایم  زِ چه رو دَم نزنم
.
چه خطایی، چه قصوری که زِما سرزده است؟وین چه دردیست که افتاده به جانِ وطنم
.
سایه افکنده به ایران و به دنیا کروناترس باعث شده آیینِ دیانت شکنم
.
چو بلا آمد و عبرت نگرفتم، به ستمنان آجر کنم از سودِ کلان، دل نَکَنم
.
کرونا خدعه بوَد، فتنه ی دشمن بنِگرمبتلا کرده چرا؟ ذهنِ مرا، تا بدنم
.
شدم از مسجد و ازمدرسه محروم، چرا؟ذهنِ آلوده شده  عامل این گم شدنم
.
لعن و نفر
من با بعضی از صفاتی که رو حیوونا میذارن مشکل دارم و به نظرم این‌کار نامناسبه. مثلا یه جوری میگن خر نفهمه، انگار بقیه‌ی حیوونا اوقات فراغتشون رو به حل معادلات لگاریتمی می‌پردازن! یا مثلا همچین میگن کوالا‌ها فقط می‌خورن و می‌خوابن، انگار مثلا گوسفند‌ها هر‌ روز صبح ساعت ۵ بیدار میشن، یه چای تلخ می‌خورن، می‌رن بالا سر دکل نفت تا آخر شب!!
حضرت زهرا علیها السلام پاره تن، روح و قلب پیامبر صلی الله علیه و آله
ابن صباغ مالکی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
وروی عن مجاهد قال : خرج النبیّ صلى الله علیه و آله وهو آخذ بید فاطمة فقال : من عرف هذه فقد عرفها ، ومن لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمّد ، وهی بضعة منّی ، وهی قلبی وروحی الّتی بین جنبیَّ ، فمن آذاها فقد آذانی ، ومن آذانی فقد آذى اللّه .
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله دستان حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را گرفت و فرمود: هر کس او را نمی
بعضی ادم ها تصمیم نهایی شان این می شود که در شهرهای مختلفی زندگی کنند. همین ادم ها درهمین مختصات زمانی، خواستند که تکه های قلب شان را در شهر های مختلف جا بگذارند. یعنی تصمیم گرفتند بمب ساعتی را در قلبشان کار بگذارند تا با اشک ها منفجر شود. بعضی وقت ها هم دلشان را بادوستی راهی دیار غربت می کنند بعد حتی دنبال تکه های گمشده در بلاد کفر هم می گردند!
ادمیزاد موجود عجیبی است! از همه عجایب ادمیزاد عجیبـتر روحیات یک "زن" است.
***
*تکه پاره های قلبم را خودت
یکی از دوستانم بعد از کلاس مرا تا جایی رساند. خیلی با هم صحبت کردیم، خیلی درد دل کردیم. میگفت: خواهرم هفده سال هست که کانادا اقامت دارد. خودم هم چند باری کانادا رفته ام، اما بعد از چند روز دلم میگیرد. سوار هواپیما میشوم و برمیگردم. اصلا من دلم لک میزند برای فحش دادن های ملت پشت چراغ قرمز! دلم تنگ میشود برای صف های بانک...به زاینده رود اشاره کرد و گفت: اصلا دلم برای مادرم تنگ میشود. نگاه کن، مادرم چطور آغوشش را برای من باز کرده، نگاه کن از شکنج موها
از درون شما را گرم می‌کنند...
اما در عین حال
شما را پاره‌پاره می‌کنند!
کافکا در کرانه
#هاروکی_موراکامی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
بسم رب الشهدا  حجت خدا... بعد از تمام شدن عملیات که فهمیدیم محسن اسیر شده یکی از بچه های حیدریون آمد و فیلم لحظه اسارت رو بهم نشون داد که تیر به پهلوء محسن خورده بود و نشوندنش عقب تویوتا و میزدنش لباش از تشنگی خشک خشک بود. یکی از داعشی ها آمد و گفت فردا از همین شبکه ویژه برنامه ای داریم. فردا دوباره به آن شبکه مراجعه کردم محسن را دیدم که دارند شکنجه میدن، روی زخمش مرهم گذاشته بودن و به شهر القائم برده بودن چند بار با طناب از گردن آویزانش کردن صدا
به غیر از نانی و
گوشه‌ای امن و
جیبی با حرمت و
بارانی از عشق !
پنجره‌ای باز
که آزادی و عشق به من دهد ؟!
من چه می‌خواستم ؟
در این حد، که به من نداد !؟
برای همین
نیمه شبی
دری را شکستم و رفتم
برای همیشه رفتم
شیرکو بیکس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
... نافی‌اند و نیرویند ؛ نیرویند و نافی‌اند . نیروی خام و وحشی و بازداشت شده در قید ، با شوق مجالی به فوران . تشنه‌ی رهّی و رهایش تا مگر نقطه‌ای از زندگانی را ویران کند . ویران‌گر در لحظه‌لحظه‌ی عمر خویشتن است و به‌جز ویرانی نمی‌شناسد ، مجهول و جهل است و مایه‌ی دست است . گرسنه است به چشم و گرسنه به دل ، گرسنه به روح و به دندان ؛ پس هار است و سیرمانیِ ولع پایان‌ناپذیر خود را با چشم و چنگ و دست و زبانِ ویرانی پیشه می‌کند . ترس‌زده است و از اینرو
تأثیر #محبت به اهل بیت علیهم السلام
 
▪️برید بن معاویه میگوید: در نزد حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام بودم که مردى از اهل خراسان که پیاده از آنجا حرکت نموده بود بر حضرت داخل شد و پاهاى خود را بیرون آورده نشان داد که همه شکافته و پاره پاره شده بود.
▪️عرض کرد: «یابن رسول الله! به خدا سوگند که انگیزه حرکت من از خراسان تا اینجا جز محبّت شما اهل بیت نبوده است.»
▪️حضرت فرمودند: «به خدا سوگند اگر پاره سنگى ما را دوست داشته باشد، خدا او را با ما محش
 
 
ای اهل شفقت امشب شمع و چراغ بردارید و جای جای بیابان و دشت را روشن کنید.
شاید کودکی گوشه ایی جامانده باشد.
سفر که میرویم دسته جمعی، با کاروان، وای اگر کسی در توقف ها جا بماند. بارها میشماریم اگر یکی کم شده باشد منتظر میمانیم، حالمان خوب است و اضطرار نداریم...
 
امشب زینب با آن قلب پاره پاره اینسو و آن سو در بیابان پی طفلان سوخته دامن میدود.
چه میگوید در دل عمه سادات خدا داند.
گمشده ها غریبه نیستند جگرگوشه های زینب اند، یادگاران حسین و عباس و م
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدیعبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدیآن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان راوقتی غریبانه می‌رفت بی‌یار و یاور ندیدیآری در آوردن تیر بی‌دست از دیده سخت استامّا در آوردن تیر از نای اصغر ندیدیحیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دستیا بُهت ناباوری را در چشم مادر ندیدیشد پیش تو ناامیدی تیر نشسته به مشکتمثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدیبر گودی سرد گودال خوب است چشمت نیفتادچون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدیدلخ
بچه‌ها با داد و جیغ و فریاد از کلاس بیرون رفتند و کلاس آرام شد. گچ آرام چشم‌هایش را باز کرد تیکه های تنش که روی زمین ریخته بود را دید و لبخندی زد .تخته پاک کن که به او نگاه می‌کرد گفت: به چه لبخند می‌زنی؟ به تکه های تنت ؟تو داری تمام می‌شوی؟گچ راحت لم داد و دست‌هایش را گذاشت زیر سرش و گفت امروز هزار مسأله را حل کردم و به بچه های کلاس  هزار چیز تازه آموختم.روز بعد گچ تمام شده بود تخته‌پاک کن در حالی که تکه های ریخته‌ی تن گچ را تماشا می‌کردزیر ل
طناب داری که دور گلوم بود و داشت خفم می کرد پاره شد...
بلاخره نفسم بالا اومد...
مامان جون الان بهم گفت:
دخترم وسایلتو جمع کن بابات زنگ زد گفت داره میاد دنبالت عزیز دلم.
چیزی نمونده بود خفه شم.ولی...جونی نمونده برام...خوب نیست حالم.گریه ام بند نمیاد:'( مامان جون میگه دیگه بخند یه هفته گریه کردی چی شد؟ دیدی آخرش اونی شد که بهت گفتم.
ولی نمی دونه چی به سرم اومده :( بابا خودتم نمی دونی چیکار کردی باهام!! 
 
 
داره میرقصه و قر میدهچشاش دل ما رو دریدهچیه اسمت ور پریدهبه تو چه دختر ندیده
شما چقدر دلبریبگو هات داره خاله بندریبذار فدار بشم اگه زن ذلیلیبده دستتو نکن تنبلی
لاله همه دارن میگن بابایه شما پولدارهیه دوماد خوشگل و خوش جیب مثل من دوست دارهلاله مال منی تو بیا
هوادار داری تو زیادهمشون خوب میدونن مال منی پس جایی نریا
میدونی دل بیقراره لاله لاله لاله لاله زندگیم با تو بهارهلاله لاله لاله لاله
همیشه در حال فرارهدل و کرده پاره پارهزندگیم بی
این چیزی که میخوام بنویسم برای خودم اتفاق نیفتاده و دوستم برام تعریف کرده.
این دوستم یه عمو داشت که تو بچگی از بلندی افتاده بود پایین و از نظر ذهنی یکمی مشکل داشت اما به شدت آدم بامزه‌ای بود و کارهای عجیبی می‌کرد.اسمش مثلا عمو حسن بود. باری عموی بزرگترش و زن عموش ( که یجورایی سرپرست عمو حسن بودن) میرن مشهد و اون رو هم با خودشون میبرن. توی حرم عموهه میره زیارت و حسن رو میسپاره به زنش. زن عموهه هم مشغول نماز و زیارت خوندن میشه. حسن هم همون اطراف می
1- همه تکلیف و مطالعه خود را در یک جلسه تمام نکنید.آیا همیشه، شب‌ها تا دیروقت به زور پلک‌های خود را باز نگه می‌دارید و وقت و انرژی صرف می‌کنید تا یاد بگیرید. اگر این طور است، زمان تغییر فرا رسیده است.دانش‌آموزان موفق در پاره‌وقت‌های کوتاه مدت، مطالعه می‌کنند و به ندرت مطالعه خود را در یک یا دو جلسه انجام می‌دهند.اگر می‌خواهید، دانش‌آموز موفقی باشید، باید یاد بگیرید، به طور منظم و پیوسته و در دوره‌های زمانی (پاره‌وقت‌های) کوتاه مدت مط
وَقتی پسر بچه‌ای بیش نبودم ، مسئولیت خرید شیر با من بود. آن وقت‌ها شیر‌هایِ پاکتی را بعد از ظهر‌ها بین مغازه‌ها تقسیم می‌کردند و به هر نفر هم نهایتاً دو پاکت شیر بیشتر نمی‌دادند. و من هر روز بعد از ظهر دوچرخۀ سبز رنگم را سوار می‌شدم و با مقدار پولی که مادرم دستم می‌داد می‌رفتم برایِ خرید شیر. خوش‌حال بودم از اینکه مسئولیتی را در خانواده به عهده دارم و می‌توانم هر روز انجامش بدهم. سر سفره وقتی نان و شیر می‌خوردیم همیشه به کاسه آبجی و مام
بسم ربّ الشّهداوالصّدیقینشهدای گمنام ای که نورتو چنان ماه و شب ظلمانیست گفتگو از تو نجات از گذر بحرانیستمثل ایمان شده ای، گُم شدنِ در تو بقاستهرکه همراه تو شد دیده ی جان نورانیستوطنم در غم گمنامی تو غمگین استخاک تو بوسه گه رهبرو کارستـانیستروشنائی شده ای در شب تاریک جهانبعدِاز گم شدنت قبله شدی ،طوفانی استداغدارانِ تو از داغِ غمت می سوزنـدباحضورِتو وطن بیمه زِ هر ویرانی است                           محرمِ بارگه دوست شدن ، نوشَت باداز شمیم ن
شنل پاره
رمان دردناک شنل پاره
اثر نویسنده روس، نینا بربروا است که بی‌شباهت به زندگی خود او نیست. نینا
در خانواده‌ای مرفه در پتربورگ به دنیا آمد و در نوجوانی شاهد انقلاب و
فروپاشی نظم حاکم بر جامعه روسیه بود. او در گرماگرم انقلاب با مفهوم
نابرابری اجتماعی آشنا شد و سختی و محرومیت را با گوشت و پوست خود حس کرد.
پس
از انقلاب اکتبر بود که به دلیل فشارهای سیاسی و تنگ فضای فرهنگی، مجبور
شد سرزمین مادری را ترک کند و رهسپار تبعید شود. نینا کتاب شنل
اگه بدونین چه کونی ازم پاره شد تا به اتوبوس رسیدم
می دونم بی ادبیه اما واقعا برای بیانش لازم بود همین کلمه رو به کار ببرم
یارو راننده و تعاونی تلفن بر نمی داشتن
دیر رسیدیم
با بابام دعوام شد ریدیم به هم
تو ترمینال مثه خر بدو بدو می کردیم
قلبم اومده بود تو دهنم چون اگه جا می موندم بابام جرم می داد
القصه الان تو اتوبوس در خدمت تونم
با یه کفش مجلسی کثیف و خاکی که زیرش جوراب اسپورت پوشیدم :/
تازه شلوار پامم شسته بودم خشک نشده خیس خیس پامه
تا اونجا سرد
 
وطنم اسفادآن جا که بیشتر به  نظر یاد استسرسبزی  و   طراوت   اسفاد    استجایی که از  بهشت   برین   بهترآن ده  که   کوهپایه   و  آباد  استتاریخ   با   شکوه  و   جلال   تواز    دورها     نشانه    و   بنیاد   استبیش از هزار و سیصد و اندی سالسروی  که   ایستاده   و  آزاد   استچون خوش گوار آب قنات آنغم دیده ای که خورده ازآن شاد استصبح اش   بسان  صبح  نشابوریعصرش  قیاس  خطه ی  بغداد  استدر محفل  عزای   مُحرّم  خوبدر   دسته ها   حماسه   و  فری
بچه مثبت مدرسه : چه آتشی می سوزانند این دوپسر شیطون و عاصی از درس و مدرسه.
بچه مثبت مدرسه : یاسر عرب، نشر سپیده یاوران
معرفی:
مثبت در منفی میشود صددرصد مثبت ولی از مدرسه اخراج می شوید!
بریده کتاب:
روزهای آخر مثل برق وباد می گذشت، کلاس ها تمام می شد و امتحانات آخر سال می رسید. امتحان آخری رو خوب یادمه. همه بچه ها طبق قرار قبلی بعد از دادن برگه امتحان بیرون مدرسه ایستادیم و دسته جمعی، کتاب های درسی رو تکه تکه و پاره پاره کردیم و آتیش زدیم. این طوری ا
آن که برهنه چنان ابتدای خودش، تمام قدبا سینه‌ی راستش، کوهستانو سینه‌ی چپش، دشتستانو تهی‌گاهش باغ‌های انگور و کرت‌های زعفرانو شرم‌گاهش سرچشمه‌ی قنات‌هابه پاس مادرش زمینو پدرش آسمانایستاده بود به تماشاباران را چشید با پوستشو آفتاب را نوشید با چشمانشنمناک، خاک را که خویشاوندش بودتنفس کردبارور شد از منظرهو خود دیگر منظره‌ای بود ‌
پ.ن: پاره‌پاره و ناشیانه تصویر شد.
گفت پایش خواب رفته است، بدجنسی‌ام گل می‌کند، می‌روم که پایش را له کنم، یک پایش را بالا می‌برد، گمان می‌کنم باهوش‌تر از آن است که همان پای خواب رفته‌اش را بالا برده باشد، روی پای دیگرش نشانه می‌روم، نشانه‌ام و خودم هر دو به خطا می‌رویم، آن پای دیگرش مصنوعیست. می‌گوید یک وقت فکر نکنی ناظم هستی مرا تنبیه کرده و یک پا در هوا نگاهم داشته، آن پایم را دادم تا این پایم روی خاک وطنم باشد. نگرانش نباش پا هم مثل ناخن پا در خواهد آمد اما اندکی طول م
مثلا انقدر حرف تو دِلت جمع شده باشه که نتونی بزنی و ندونی که از کجا باید شروع کنی و سکوت رو ترجیح بدی،مثلا بیکار باشی ولی کلی کار داشته باشی،مثلا ناخواسته تمام احساسات منفی بهت هجوم بیارن و تبدیل بشن به غبطه خوردن(شایدم حسادت!)،مثلا از یه جایی به بعد فقط لبخند بزنی،لبخند زدن همیشه به معنی اوکی بودن نیست.مثلا انقدر دلسرد شده باشی که دیگه حتی نخوای شانست رو امتحان کنی و بقول "سین" تیری توی تاریکی بزنی!مثلا حتی شادترین آهنگ ها هم واست غمگین ب
چطور بفهمیم که انگشت شست پیچ خورده است؟





پیچ خوردن انگشت شست در اثر پاره شدن
یا کشیده شدن رباط اتفاق می افتد. رایج ترین علت پیچ خوردن انگشت شست پاره
شدن رباط جانبی است. بیشتر پیچ خوردگی ها با درمان های خانگی بهبود پیدا
می کنند و به جراحی نیاز ندارند.
ادامه مطلب
         یه کانالی هم هست توی بله به اسم توئیتر فارسی. هی پیام های قسمت های مختلف کشور رو فوروارد میکنه که ببینن اونجا اینترنت وصل شده یا  نه؟ خب که چی؟ حالا مثلا اصفهان وصل شده باشه من جمع کنم برم اونجا؟ یا مثلا از شمال کشور شیلنگ اینترنت گرفتن تا بیاد پایین کشور رو خیس کنه طول میکشه و باید ببینیم تا کجا رسیده؟ یا مثلا مسولین این کانال درپیت رو چک میکنن و تا پیام ها رو ببینن با خودشون میگن: شت ببین شیراز رو یادمون رفته وصل کنیم یا چی؟
خب کاری ک
#جنگ_شناختی یعنی همین‼️ این تصاویر از عراق همان تصویری است که رسانه‌های استعمار دنبالش می‌گردند... این تصویر یعنی: اگر ما نباشیم، وحشی‌های جهان سومی یکدیگر را پاره پاره خواهند کرد، استقلال داشتن بلوغ عقلی و تاریخی می‌خواهد که این‌ها ندارند. پس باید به اشغال تن بدهند و هزینه‌ی آنرا بپردازند تا دست کم زنده بمانند!! وحید یامین پور دشمن می‌خواهد تصاویر میهمان نوازی و مهربانی عراقی‌ها با زوار ایرانی اربعین را در ذهن ایرانی‌ها با تصویر قت
قلم و اشک و شعر و شب، یعنی...باید این بار استخاره کنماز تو گفتن همیشه راحت نیستشاید این بار استعاره کنم
 
زخم یعنی تو رو نمیبینمنمکِ زخم، اینه دنیامیهی نمک روی زخم من، بسه...چجوری توی خواب و رویامی؟
 
سهم روزام، خنده های بلندشب، ولی باز سهم هق هق بودکاش بودی حوالی شعرمهمه چی کاش مثل سابق بود
 
قول دادم غزل سرا باشمبا غزل شعر عاشقانه بگمآنچنان پاره پاره شد قلبمقصد کردم چهار پاره بگم
 
از مسیری که رفته بودی توجاده ای مونده تا که غم بخورممن شبیه گ
این سرگردانی، این بی تو بودن، این تنهایی، سخت است. امانمان را بریده است ولی امیدمان را نه.
 
روزها می‌گذرند و ما همینطور غرق می‌شویم، نه که امروز نجات پیدا کنیم و فردا باز غرق شویم، نه، هی غرق‌تر می‌شویم. انگار هرچه دست و پا می‌زنیم در جهت عکس حرکت می‌کنیم. به دنبال یک دستیم، یه دست راه‌گشا یک دست گره‌گشا یک دست نورانی.
 
آسمان با تمام وسعت بر ما تنگ شده و زمین انگار از دستمان خسته‌ است. نکند او هم دلش تنگ است؟ نکند او هم هرچه دست و پا می‌ز
در عرصه جنگ نرم؛ قربانیان اصلی این جنگ جوانان و قلب های پاک آنان است.
جوانان یک کشور، نیروهای سازنده آن کشور و پیشران تمام حرکت ها و پیشرفت های آن هستند. این حرکت بر بستری از اعتقادات و باورها و سبک زندگی و علایق و سلیقه ها شکل می گیرد. در جنگ نرم؛ دشمن می کوشد که تمامی این مولفه های مذکور را از حالت فطری و اولیه و متناسب با فضای آن جامعه، خارج کند و به سمت و سوی دلخواه و مورد نظر خود بکشاند.برای اینکه پیشرفت های چشمگیر و موثرتری در آینده داشته ب
ما را رها کُنید دَر این رنج بی حساب‏
‌‏با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب‏
‌‏عُمری گذشت در غم هجران روی دوست‏
‏مُرغم درون آتش و ماهی بُرونِ آب‏
‌‏حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی‏
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب‏
‌‏از دَرس و بحث مَدرسه ام حاصِلی نشد‏
‏کی میتوان رسید بدَریا ازین سراب‏
‌‏هَرچه فرا گرفتم و هَرچه ورق زدم‏
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب‏
‌‏هان ای عزیز! فصل جوانی بهوش باش!‏
دَر پیری از تو هیچ نیاید بغیر خواب‏
‌‏این جٰ
اعتیاد به مواد مخدر رو در نطفه خفه کردم.اعتیاد به الکل رو کنار گذاشتم.روزهایی بود که روزی یک وعده غذا میخوردم.کجاها که نخوابیدم و نرفتم و هرقدر پاره و پوره ، اما ایستاده بیرون اومدم.اما این بیماری زیادی دارد طول میکشد.جدا از تاثیرات جسمی و کاهش وزنم و ریزش مو هام ؛  روانم رو زخمی کرده.تقریبا اوجش دو سال شده. دو سال است که نه توان ورزشی دارم و نه زورِ کار.مثلا دو سال هست که جمعا ده کتاب خوانده ام و ده فیلم دیده ام ؛ آن هم به زور.دیگه این چند ماهِ ا
 دریافت  

  سنگ نبشتهعاشق ِ مثنوی عشقم و ، مرغ ِ سخنمبا غزل واژه ی چشمان گُلی هم وطنم
اهل کنعان ِ پر از قاصدک ِ خوش خبرییوسف شعرم و هم قافیه ی پیرهنم
راهی مکتب احساسم و ، هم صحبت گُلکودکی مبتدی و ، سالک این انجمنم
همزبان سحری ِ ساکت و مفتون  طلوعیاس پرپر شده ی صبح ِ غم ِ یاسمنم
اهل ِ پیوند نماز ِ حرم ِ سَروَم و ، همبا عقیق طلبش ، راهی ِ شهر ِ یمنم
شادم از هُرم ِ هم آغوشی ِ معشوقه سبزچون شقایق ، به عزای ِ شهدای چمنم
من همان خط غمم ، بر تن پیشانی و دس
آقای کاووس سید‌امامی، یکسال از دستگیری و گرفتن فعالان محیط زیست و چهل سال از گرفتن و گرفتاری وطنم، محیط زیستم می‌‌گذرد. راستش را بخواهید از روزی که رفته‌اید، دیگر هیچ ‌دی‌اکسید‌کربنی با نفس شما وارد هوا نمی‌شود، دیگر هیچ فساد فی الارضی در زمین این مملکت رخ نمی‌دهد. خیالتان راحت عمر نوح نمی‌خواست تا ببینید از گونه‌ی شما سوار کشتی انقلاب نمی‌کنند. خدا را شکر حیات وحشمان گرگ و گوسفند، شیر و گاو، سلطان جنگل و زنبور کارگر کم ندارد. در چهل
- آدمی در هر گوشه‌ای ازین هزارتوی زندگی که باشد چشمش به آن گوشه‌ی دیگر است. علتش هم ذات کمال طلب آدمی است. چاقوی تیز کمال طلبی اگرچه مصلح است اما گاه تنت را پاره پاره می‌کند. واقعیت این است که گوشه‌های این هزارتو اگرچه متفاوت ولی چشمگیر نیست "اگر از بیرون به آن نگاه کنی". 
- درک این مطلب نه به خواندن و حفظ کردن است که به تکرار در روزمه زندگی است. تکرار تا باور قلبی. آنقدر که اگر "همه" چیز را از ما گرفتند افسرده، غمگین و هراسان نشویم.
- "از کسانی نبا
با پسرش وارد نانوایی می شود :
نونوا : ... [ مشغول در آوردن نون سنگگ از تنور ]او : ... [ مشغول در آوردن کارت های بانکی ]
نونوا : ... [ دو عدد نان بر روی این (نمی دونم چیه اسمش) می اندازد ]
او : ... [ مشغول بر انداز کردن کارت ها ]
نونوا : چند تا می خوای ؟!
او : ... بذار ببینم چقدر پول دارم تو کارتم ؟
نونوا : ...
او : [ به اندازه سه عدد نان کارت می کشد ، کارت اول موجودی ندارد ]
نونوا : ...
او : [ کارت دوم هم ندارد و کارت سوم به اندازه یک عدد نان موجودی دارد ] می گوید یکی برداشتم !
ن
چه کریم است اگر حرّ بشوی می بردت ... 
لرزه ای بر اندامش افتاده بود.یکی از سپاهیان عمرسعد گفت: می خواهی یورش بری؟ وضع مشکوکی داری! تو را در هیچ میدانی اینچنین ندیدم، این چه حالی است؟حرّ گفت: خود را میان بهشت و جهنّم می بینم، به خدا سوگند، چیزی را بر بهشت ترجیح نمی دهم هرچند پاره پاره و سوزانده شوم.تازیانه ای بر اسب زد و به قصد حسین (علیه السلام) تاخت... 
نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص319. 
‼️گاهی میان بهشتی یا جهنّمی شدن یک انتخاب فاصله است!! مواظب انت
دقیقه ی ۹۰ بود، بین داور و کمک داور اختلاف افتاد چقدر وقت اضافه بهمون بدن، یه‌هو گفتن تمومه و اصلا همین ۹۰ دقیقه کافی بوده! باختیم، آبرومون رفت و دست از پا درازتر رفتیم توی رختکن. همه رفقا تی شرت هاشون رو درآوردن و انداختن کف زمین، اما من دفترچه ام رو برداشتم تا ببینم مشکلاتم چی بوده و یادداشت شون کنم.‌ از اون سال ها خیلی می گذره، اون موقع ۲۱ ساله بودم الان ۳۷ ساله. هنوز هم غیرمجاز می خونم و جایی توی وطنم ندارم، اما می خونم! من روز به روز پیشرفت
 
 
دانلود اهنگ لاله TMBAX
داره میرقصه و قر میدهچشاش دل ما رو دریدهچیه اسمت ور پریدهبه تو چه دختر ندیده
شما چقدر دلبریبگو هات داره خاله بندریبذار فدار بشم اگه زن ذلیلیبده دستتو نکن تنبلی
لاله همه دارن میگن بابایه شما پولدارهیه دوماد خوشگل و خوش جیب مثل من دوست دارهلاله مال منی تو بیا
هوادار داری تو زیادهمشون خوب میدونن مال منی پس جایی نریا
میدونی دل بیقراره لاله لاله لاله لاله زندگیم با تو بهارهلاله لاله لاله لاله
همیشه در حال فرارهدل و کرد
نام کتاب: ورق پاره های زندان
نویسنده: بزرگ علوی (۱۲۸۳ - ۱۳۷۵)
ناشر: انتشارات آذر
نوبت و تاریخ چاپ: احتمالا چاپ اول ،۱۳۷۸، تهران
تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه
اندازه صفحات: ۲۲×۱۵
عکس: ندارد
شابک:   ۹۶۴۹۰۶۶۶۵۹ |   ISBN: 964-90666-5-9
* محل نگهداری کتاب: کتابخانه‌ی هلال احمر شهر بیجار
* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از تاریخ چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۹ (۱۰:۱۵) ( به جای علی جعفرزاده) تا پنج شنبه ۹۸/۰۴/۲۰ (۲۰:۳۳) 
* محل مطالعه: اتاق کشیک هلال احمر
* معرفی و بررسی کتاب:
این کتاب، خاطر
«سکانس اول»یک روز دو رفیق دانشجو، توی سالن دانشگاه نشسته بودند که دختری از کنارشان گذشت. پسرک اولی رو به رفیقش کرد و گفت مدتی است که دل به آن دخترک چادرپوش بسته است. پسرک دومی سرش را برگرداند و دخترک را سر تا به پا پایید و چیز زیادی نگفت. انگار آدم دیگری شده بود. انگار آفتاب ته دلش خاموش می‌شد و شیطان تنش را پر می‌کرد. دیگر صدای رفیقش را نمی‌شنید. چیزی در تمام ذهنش تکرار می‌شد: « عشق اگر عشق است، چرا برای من نباشد؟». پسرک برخواست و از رفیقش دور
یه عادت خیلی بدی که دارم، هر ایرادِ ظاهری ای در کسی ببینم میرم بهش میگم. مثلا «آقا زیپت بازه» «درِ کیفت بازه» بابات تیـ...
یا مثلا یه موتور که رد میشه چراغش روشنه با دست از دور اشاره میزنم «چراغت روشنه»، شده گاهی یکی رسیده بهم و از بغل رد شده و گفته «به تو چه؟»
یا مثلا دارم با یکی حرف میزنم و میبینم از گوشش یه چیزی که نباید زده بیرون یا از بینیش هم همینطور. 
بهش میگم. 
نه اینکه جار بزنم  ها. ولی باید بگم. نگم میمیرم.
یا مثلا یکی یه رفتاری داره که اذ
اگر می‌شد برای تو می‌نوشتم که: «حال همه‌ی ما خوب است. ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که به آن شادمانی بی سبب می‌گویند.» یا نه، می‌نوشتم: « امروز برای من، روز خوبی نیست. روزِ بدِ تنهایی‌ست. این‌جا را غباری گرفته است. پنجره‌ها نمی‌خندند و آب نمی‌جوشد..»
اما، راستش را اگر بخواهی بدانی، نه' تنها ملالِ ما، گم‌گشتگی خیالی دور است و نه کرانه‌ی دیدمان پوشیده از غبار. بیشتر، انگاری که روزگارِ رنگ و صدا است. سمفونی نامنظم ِ ضربآهنگ‌هایی
‍‍ ابراهیم می‌گه از من هم بنویس، می‌گم چی بنویسم؟ می‌گه فرقی نمی‌کنه! فقط بنویس!من با این "فرقی نمی‌کنه" خاطره دارم. پنجم دبستان بودم، یه روز معلممون اومد توو کلاس و گفت بچه‌ها نقاشی بکشین. گفتیم چی بکشیم؟ گفت فرقی نمی‌کنه! فقط بکشین!من و محمد هم‌میزی بودیم. بهش گفتم تو چی می‌کشی؟ گفت یه خونه می‌کشم. گفتم این رو هفته پیش کشیدی که! گفت این بار می‌خوام پارکینگ هم بکشم! معلممون نشست پشت میز و یه کتاب پاره پوره باز کرد و شروع کرد به خوندن. من

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ناسار قومس حساب